بایگانی برای برچسب: <span>کویریات</span>

آیین روزگار

فلک را جور بی اندازه گشت‌ست جهان را رسم و آیین تازه گشت‌ست هَزار امروز هم آواز زاغ است گُل از بی رونقی‌ها خار باغ است نَه خندان غُنچه نَه سرو از غم آزاد نَه گُل خرم نَه بلبل خاطرش شاد غم دیرینه گَر در سینه داری چه غم گر باده‌ی دیرینه داری دو چیز […]

تنها راه

در روشنایی قدم نهادیم و با امید به رسیدن به قله ها پیش رفتیم! در نادانی با برخی ها شریک شدیم و حال با بی خبر از گمراهی! آرام آرام همسو با آنها شدیم! تنها راهش . . . .