اکنون ۵ سال پس از فاجعه!

نوشته شده در ۴ دی ۱۳۸۷ با موضوع ايران من, کمک های اولیه

۵ دی ماه. برای من و بسیاری از دوستان هم دانشگاهی که برخی از هم بسیار دور هم شدیم یاد آور خاطرات بسیاری است. خاطرات شیرین،‌ تلخ، وحشت، امید، دلتنگی، عشق و بسیاری دیگر.  تمام این خاطرات مربوط به فاجعه جان باختن ۴۲ هزار مرد و زن، پیر و جوان بود. بعدها گلایه ها از من کردن که چرا هر سال زنده نگه می داری این نام را و دیگر خموش. اما به هر حال امروز ۵ سال از اون تاریخ گذشته. حادثه ای که حتی بر زندگی شاید بتوان گفت تمام افراد حاضر در اون حادثه تاکنون تاثیرات بسیاری در کوتاه مدت داشت و شاید تجربیاتی. اکنون ۵ سال از زلزله بم گذشته و اینجا نیازی نیست که برای یاد آوری اون به کسی جواب بدم و گلایه بشنوم اما فراموش نکنیم شاید بم بعدی شهر خود ما باشد. تهران! یزد! شیراز! یا حتی اصفهانی که تاکنون زلزله را تجریه نکرده و به راستی ما چه کردیم؟

هر چند یادگاران پدرانمان را نتوانیم اصلاح کنیم اما آیا نمی توان با حرکتی صحیح فرزندان آینده امان را بیمه کنیم؟ از اولین مطالبی که نوشته بودم بحثی بود که درباره زلزله تهران. اما آیا این شرایط فقط برای تهران است؟ راه حل ها را همه به خوبی می دانیم اما اگر نگاهی به اطراف خود بندازیم آیا به راستی آن ها را رعایت می کنیم؟! کاش بم آخرین تجربه باشد همان طور که پیشینیان ما دعا کردند که کاش رودبار آخرین فاجعه باشد و پیشینیانشان دعا کردند که کاش بویین زهرا آخرین باشد اما واقعیت این نبوده و نیست. فراموش نکنیم این قهر طبیعت نیست که جان می گیرد این ما هستیم که با عدم رعایت شرایط جان خود را فدا می کنیم.

اینجا ایران است یکی از کشورهایی پر بلای طبیعی دنیا اکنون ۵ سال بعد از بم.

امروز بم فراموش شد تا کی بمی دیگر خاطرمان را بیازارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *