سیوند اولین موزه زیر آب جهان !

نوشته شده در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ با موضوع ايران من

سد سیوند و واقع نگاری آن، چه کسی راست می گوید؟

برداشت از بخش “روزی روزگاری ایران”  – شماره ۲۳۷ هفته نامه فرهنگی،هنری، اجتماعی و… چلچراغ
نفرین باد موافق
سد سیوند، پاسارگاد، تنگه بلاغی و … واژه هایی که در دو سال گذشته بارها و بارها شنیدیم و درباره آنها اظهار نظر کردیم.
اما آیا واقعا می دانیم که با آبگیری سد سیوند، چه مشکلاتی برای منطقه باستانی حاشیه سد به وجود می آید؟
و آیا می دانیم که با آبگیری همین سد، چه مقدار بر رونق کشاورزی منطقه افزوده می شود؟
موضع گیری بیشتر ما نسبت به این مسئله بیشتر یک موضع گیری کاملا احساسی بوده است، نه علمی.
بررسی این مسئله از مناظر مختلف یک نکته مهم را یادآوری می کند و آن این است، نگاه سیاسی به قضایا معمولا آدمی را از تصمیم گیری منطقی دور می کند.
اما این نکته را نباید فراموش کرد که نه آن هایی که سد را طراحی کردند و ساخته اند؛ وطن فروشند و نه آن هایی که با آبگیری سد مخالفند؛ کهنه پرست.
اتفاقا هر دو سوی این جریان دلشان برای “ایران” می تپد اما نگاهشان مناظر مختلفی را در بر می گیرد.
آن هایی که می گویند “سدتان” را جمع کنید، بد نیست بدانند که ۸۰ میلیارد تومان هزینه این سد متعلق به ملت ایران است و آن هایی که حفظ آثار باستانی را “مسائل حاشیه ای” می خوانند هم بد نیست بدانند که جایگاه تمدن ایرانی کجاست؟؟؟
به هر حال پیش از خواندن این مطالب ذهنتان را از هر موضع گیری غیر علمی خالی کنید و برای قضاوت نهایی تنها و تنها به “ایران” بیاندبشید و بس…

تنگه بلاغی

این تنگه ۱۸ کیلومتری، در فاصله نزدیک با سد تازه تاسیس سیوند قرار دارد که بیشترین عملیات کاوشگری در این منطقه انجام شده است.
این منطقه نخستین جایی خواهد بود که زیر آب می رود. در شمال تنگه بلاغی دشت مرغاب یا دشت پاسارگاد واقع شده و در جنوب آن مرودشت قرار دارد.

پاسارگاد

آرامگاه کوروش بزرگ هخامنشی، اختلاف ارتفاع پاسارگاد با سد، ۴۰ متر است و فاصله آن نزدیک به ۹ کیلومتر است. دریاچه به وجود آمده در پشت سد در فاصله ۴ کیلومتری پاسارگاد متوقف می شود؛ قاعدتا رطوبت سد تاثیری بر پایه های پاسارگاد ندارد و غیر ممکن است که این بنا زیر آب برود.

اما به دلیل رطوبت ایجاد شده در سطح دریاچه پشت سد، در صورت وزش بادهای موافق، این بنا در درازمدت تحت تاثیر رطوبت قرار می گیرد.

سد معروف سیوند

همه دعواها بر سر همین سد است که می تواند ۱۱  هکتار از زمین های منطقه را قابل کشت کند. این اتفاق تاثیر مهمی بر زندگی مردم منطقه خواهد گذاشت. سد بر روی رودخانه پولوار بسته می شود.
تخت جمشید این مجموعه تاریخی در مرودشت واقع شده است و فاصله آن با سد سیوند در حدود ۳۸ کیلومتر است.

راه شاهی

فاصله پاسارگاد تا تخت جمشید به راه شاهی معروف است که جاده ای است قدیمی که به دستور داریوش ساخته شده بود و دو سوی این جاده از طرفی به سارد (پایتخت لیدی) و از سوی دیگر به شوش می رسد.

وقایع نگاری یک سد آبگیری نشده

سال یک هزار و سیصد و شصت و هفت خورشیدی:
جنگ هشت ساله عراق علیه ایران پایان یافته است.
دورانی آغاز شده که بعد از آن دوران سازندگی نام می گیرد.
طرح های عمرانی که به دلیل شرایط ویژه پس از انقلاب و سال های جنگ متوقف مانده بوده اند، دوباره از بایگانی ها بیرون کشیده می شوند.
یکی از طرح ها که کارشناسی آن آغاز می  شود، یک طرح قدیمی برای احداث سدی در منطقه سیوند است.
کارهای ابتدای ساخت سد در میانه دهه پنجاه آغاز می شود.
سد (در جایی که قرار است در آن سال ها ساخته شود) تنها روستای منطقه را زیر آب می برد اما در مقابل می تواند در رشد کشاورزی منطقه موثر باشد.
به روستائیان مهلت داده می شود تا منطقه را ترک کنند.
آنها به شیراز و مرودشت کوچ می کنند اما پیش از آن که سد روستا را زیرآب ببرد، سیل انقلاب؛ سدسازان آن سال ها را با خود می برد.

سال یکهزار و سیصد و هفتاد و یک خورشیدی:
حالا دیگر عبارت «دوران سازندگی» یک عبارت گنگ و ناآشنا نیست، مکرر در مکرر در نشریات به کار  می رود و از  اکبر هاشمی رفسنجانی که رئیس جمهور وقت است به عنوان نماد آن یاد می شود. صدها طرح عمرانی در دستور کار قرار گرفته است که یکی از آنها همان سد قدیمی سیوند است.
در جایی نزدیک تنگه بلاغی با فاصله ای از طرح سال های پیش از انقلاب فاصله ای که باعث می شود روستا دیگر زیرآب نرود، جایی روی رودخانه پلوار. هاشمی  رفسنجانی کلنگ احداث سد را می زند.
در دفتر سازمان آب منطقه فارس که مجری پروژه ساخت سد به شمار می رود، صدها صفحه گزارش درباره این طرح آماده شده است.
گزارش هایی که طبق مصوبات سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور همه جوانب را از نظر زمین شناسی، عمران، اقتصاد و آب و هوا مورد نظر قرار داده بود.
اما در این مصوبات هیچ نامی از مسائل مربوط به «میراث فرهنگی» برده نشده بود و طبیعی بود که هیچ کس به فکرش نمی رسید که ساخت این سد ممکن است به آثار تاریخی منطقه آسیب رساند.
تنها اثر کشف شده منطقه، پاسارگاد (آرامگاه کوروش کبیر) بود که به نظر می رسید فاصله ۹ کیلومتری اش آن را از گزند پروژه سدسازی مصون دارد.
ویژگی های سد سیوند یک سد خاکی با ۵۷ متر ارتفاع و دویست و پنجاه میلیون مترمکعب گنجایش.
سد در شرایط معمولی ۱۱ کیلومتر مربع مساحت دارد که در زمان سیلابی بودن رودخانه پلوار به ۱۵ کیلومتر مربع می رسد.
اگر سد به بهره برداری نهایی برسد ۱۱هزار هکتار زمین منطقه قابل کشت می شود.
هر ساله از مخزن این سد ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب برای مصارف کشاورزی برداشت می شود.
۴۰-۳۰ میلیون مترمکعب آن به کشاورزانی داده می شود که قبلا از آن رودخانه یا چاه هایی که حالا به خشکی نشسته است استفاده می کرده اند.
بقیه آب نیز برای توسعه کشاورزی در روستاهای پایین دست اختصاص می یابد.

سال یک هزار و سیصد و هفتاد و شش خورشیدی:
نخستین نامه نگاری ها با سازمان میراث فرهنگی صورت می گیرد.
بهانه این نامه نگاری تصمیم مجری پروژه است که می خواهد زمینی را در نزدیکی سد برای ساخت بخشی از تاسیسات خود در اختیار بگیرد.
کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز می گویند که در آن منطقه محوطه های باستانی وجود داشته و باید با احتیاط بیشتری در آن منطقه عمل شود.
و چنانکه جلال جامعی مدیر برنامه ریزی سازمان آب منطقه فارس ادعا می کند، سازمان میراث فرهنگی طی آن سال تا سال ۱۳۸۳ هیچ اطلاعاتی به آن ها نداده است که بر اثر ساخت سد تعداد بسیار زیادی محوطه باستانی زیرآب خواهد رفت.

بهار سال یکهزار و سیصد و هشتاد وسه خورشیدی:
جمعی از باستان شناسان نسبت به خطراتی که احداث سد سیوند برای آثار باستانی منطقه ایجاد می کند هشدار می دهند.
پاسارگاد و پارسه فتیله  اعتراض را بالاتر می کشد.
آرامگاه کوروش کبیر اگر چه ممکن است در خطر قرار بگیرد اما بیش از آن منطقه تنگه بلاغی که به نظر می رسد پر از آثار سفالی عصر هخامنشی باشد، با آبگیری سد زیر آب خواهد رفت.
پاسارگاد تنها زمانی مورد خطر قرار خواهد گرفت که بادهای موافق بوزند و رطوبت اطراف سد آبگیری شده را به روی آن ببرند. اما آثار باستانی منطقه بلاغی چه؟
تابستان همان سال همه در تکاپوی به کرسی نشاندن حرف خود هستند.
سازمان میراث فرهنگی نیز پس از دوازده سال به میدان می آید و نسبت به ادامه طرح اعتراض می کند. اما عملیات سدسازی همچنان پیش می رود.
جمعی از باستان شناسان به منطقه می روند.
رایزنی ها آغاز می شود اما مسئولان وزارت نیرو و مجریان پروژه اعلام می کنند که نمی توانند کار را متوقف کنند و باید طبق قراردادی که دارند، سد را در زمان مقرر برای آبگیری آماده سازند.
مسئولان پروژه اعلام می کنند که کاری از دست آن ها برنمی آید.

زمستان سال یک هزار و سیصد و هشتاد وسه خورشیدی:
حالا دیگر نام «سیوند» برای آن هایی که اهل خواندن روزنامه هستند نام آشنایی است و در محافل مختلف (بدون آن که هیچ شناخت درستی وجود داشته باشد) شنیده می شود که قرار است آرامگاه کوروش زیرآب برود!»
مجری ساخت سد چاره ای ندارد جز آن که برای کمک به باستان شناسان اعلام آمادگی کند.
این «اعلام آمادگی» محدود می شود به در اختیار گذاشتن اقامتگاه درون تنگه و تامین بخشی از نیاز آن ها در مورد غذا و وسایل نقلیه. اما مجریان می گویند هیچ پولی برای انجام عملیات نجات بخشی ندارند و این بودجه را باید سازمان میراث  فرهنگی تقاضا کند.
کارشناسان ایتالیایی، انگلیسی، فرانسوی، لهستانی، آلمانی، استرالیایی و ژاپنی برای حضور در عملیات نجات بخشی اعلام آمادگی می کنند.
به غیر از استرالیایی ها بقیه گروه ها به ایران می آیند.
روزهای پایانی سال است و تب و تاب انتخابات سال آینده ریاست جمهوری کمتر کسی را به فکر نجات سد انداخته  است.
۲۵ اسفند ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد وسه خورشیدی
گروه کارشناسی ایرانی-ایتالیایی نخستین گروهی است که چیزی فراتر از اشیا  گلی و سنگی پیدا می کند. آنها به بقایای معماری دوره هخامنشی دست می یابند که سبک  معماری اجتماعی مردم آن دوره را آشکار می کند.
این کشفی مهم است چرا که اطلاعات موجود درباره معماری آن دوره تا پیش از آن محدود می شد به معماری کاخ ها.
این کشف همان قدر که برای باستان شناسان هیجان انگیز است، برای مجریان پروژه سد نگران کننده به نظر می رسد.
چون کاوشگران به چیزی جز کاسه و کوزه رسیده اند.
به چیزی غیرمنقول که یا باید بماند و پروژه تعطیل شود یا باید سد ساخته شود و آن زیر آب برود.
فراتر از کشف های دوره هخامنشی بقایایی از آثار دوران ایلامی نیز پیدا می شود.
و این یعنی تاریخی قدیمی تر از  پنج هزار سال پیش.

اردیبهشت ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
فصل دوم جست وجو در منطقه آغاز می شود.
کمی آن طرف تر کارگران پروژه همچنان مشغول کار هستند.
یک ماراتن موازی در جریان است.
کشف گروه ایرانی، لهستانی در نیمه ماه، سدسازان را نگران تر می کند.
آن ها در یکی از محوطه های باستانی لوله های سفالی مربوط به اواخر دوره هخامنشی تا اوایل ساسانی را پیدا می کنند که نشان می دهد در آن دوران در ایران لوله کشی وجود داشته است.
سرپرست لهستانی تیم می گوید: «تا این لحظه تصور می کردیم در این محوطه با یک روستای کوچک روبه رو هستیم. اما حالا با این کشف متوجه یک منطقه عمومی شاید هم یک شهرک شده ایم»
گروه فرانسوی هم عقب نمی ماند.
چند روز بعدتر فرانسوی ها اعلام می کنند که یک حوض متعلق به دوران ساسانی کشف کرده اند.
حوضی بزرگ با کانال های گچی که برای خروج آب دور ریز استفاده شده است.
یکی از نشریات تیترمی زند: «حوض ساسانی یا سد سیوند کدام آبگیری  می شود؟»
خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی
طبیعی است که آن روزها کسی اخبار مربوط به سد سیوند را دنبال نکند.
کشور در تب و تاب ویژه انتخابات است.
از همین روست که آلمانی ها بدشانسی می آورند.
آنها یک مهر سنگی قهوه ای با نقوش افقی پیدا کرده اند که نشان می دهد منطقه از نظر بازرگانی، تجارت و صادرات، منطقه ای مهم در ایران باستان بوده است،  آن ها دو کوره سفال گری نیز کشف می کنند که بررسی آن قدمت منطقه را افزایش می دهد.
حالا همه درباره هفت هزار و پانصد سال پیش صحبت می کنند.
کار سدسازی همچنان ادامه دارد.

مرداد ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
وزیر نیرو رئیس سازمان میراث فرهنگی به مذاکره می نشینند.
حاصل این مذاکره اختصاصی ۱۰۰ میلیون تومان اعتبار از طرف پروژه سد سازی برای انجام عملیات نجات بخشی است.
حالا دیگر اغلب مردم از ماجرا اطلاع دارند.
اما اطلاعات  ناقص بیشتر باعث شده است تا یک موضع گیری کاملا احساسی و غیرعلمی جریان یابد. کمتر کسی از تنگه بلاغی چیزی می داند و غالبا تصور می کنند که پاسارگاد زیرآب می رود.
بیش از هفتاد درصد کار سدسازی به پایان رسیده است.
مسئولان اعلام می کنند که سد در موقع پیش بینی شده در ابتدای پروژه آبگیری می شود.

مهر ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
مدیر پایگاه پژوهشی پارسه و پاسارگاد که یکی از متولیان اصلی عملیات نجات بخش است در جمع خبرنگاران می گوید: «اگر یک اثر ارزشمند شامل هر چیزی خواه معماری یا مقبره… در این محوطه یافت شود به نحوی که ارزشی بیش از ۵۰ میلیارد هزینه سد را داشته باشد، از مسئولان سد می خواهیم که سدشان را در جای دیگری بزنند.»
او می گوید که تا دی ماه معلوم می شود که تنگه بلاغی آثار با ارزشی دارد یا خیر.
ظاهرا نگرانی ها بیشتر شده است.
مسئولان پروژه نگران این هستند که کندی عملیات نجات بخشی اتمام عملیات را به تعویق بیاندازد.
آنها «پرداخت کلیه هزینه ها» را متقبل می شوند و اعلام می کنند تا الان ۳۰۰ میلیون تومان برای این کار اختصاص داده اند.

آبان ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
پای مجلس هم به ماجرا باز می شود.
کمیسیون فرهنگی و کمیته میراث فرهنگی مجلس جلسه ای با وزارت نیرو می گذارند و قرار می شود نمایندگان مجلس و وزارتخانه به اتفاق به منطقه سفر کنند و هم زمان سازمان میراث فرهنگی نیز به صورت  کارشناسانه  میزان رطوبت ناشی از آبگیری سد را گزارش دهند.
«امیررضا خادم» نماینده تهران و عضو اصلی این گروه اعلام می کند که مسئولان احداث سد سیوند اذعان داشته اند براساس مصلحت کشور آن چه گروه کارشناسی و نمایندگان مجلس حکم دهند را در هر مقطعی از عملیات که باشند اجرا کنند.
کمتر از بیست درصد از عملیات تکمیل سد باقی مانده است.

مجلس درگیر رسیدگی به صلاحیت وزرای کابینه می شود و سفر نمایندگان به سیوند دو هفته به تعویق می افتد.

هم زمان ۳۰ خانه روستایی هخامنشی هم توسط گروه ایتالیایی کشف می شود.
کشف یک کاسه مرمری در کنار این روستا ثابت می کند که اهالی منطقه از رفاه اقتصادی خوبی برخوردار بوده اند و در زمان هخامنشی به روستاها توجه خاصی می شده است.
در پایان ماه اعلام می شود که امیررضا خادم، پرویز سروری (نماینده تهران) و سید حسین عباسی (نماینده دلیجان و محلات) به زودی از منطقه بازدید می کنند.
گروه  ایتالیایی یک گورستان هم کشف می کند.
دیگر هیچ چیز را نمی شود جابه جا کرد.
میزان کشفیات غیرمنقول چنان است که نمی توان آنها را در نظر نگرفت.
آذر ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
نمایندگان مجلس به منطقه می روند و پس از بازدید اعلام می کنند که آبگیری سد شش ماه به تعویق می افتد تا کاوش هایی باستان شناسی پایان پذیرد و در صورت تایید اثرتخریبی آبگیری سد سیوند روی محوطه تاریخی اطراف توسط کارشناسان، مجلس به وظیفه قانونی خود عمل خواهد کرد.
اما به این که این وظیفه قانونی چیست، اشاره ای نمی شود.
او می گوید که نظر نمایندگان این است که برای شکل گیری تمدن امروزی نباید تمدن  قدیمی را از بین برد.
در نیمه ماه باستان شناسان لهستانی یک کارگاه تولید نوشیدنی  مربوط به دوره ساسانی را کشف می کنند. این کشف جلوه های دیگری از تاریخ منطقه را معرفی می کند.
جلوه هایی که علاوه بر دوران هخامنشی و پیش از آن، به شناخت بیشتر زندگی در دوران ساسانی نیز کمک می کند.
حالا دیگر می توان این منطقه را در سراسر ایران یک منطقه منحصر به فرد دانست.
امیررضا خادم اعلام می کند که تکلیف سه تا یک ماه دیگر مشخص می شود.
او از برگزاری سمیناردر اواسط دی ماه خبر می دهد که طی آن همه باستان شناسان که در منطقه کار کرده اند دور هم جمع می شوند، گزارش هایشان را ارائه می دهند و تصمیم گیری نهایی صورت می گیرد. قرار است در پایان این سمینار سازمان میراث فرهنگی هم نظر قطعی خود را اعلام کند تا مشخص شود که سد آبگیری شود یا خیر.
هم زمان معاون حقوقی پارلمانی وزارت نیرو اعلام می کند که  آبگیری سد سیوند قطعی است و امکان صرف نظر کردن این وزارتخانه در اجرای پروژه وجود ندارد.
او می گوید: «کشاورزان و مردم منطقه تمدن زنده ای هستند که به استفاده از سد سیوند نیاز دارند و نباید نیاز آنها را فدای مسائل حاشیه ای کرد.»
بسیاری، از این اظهارنظر که در آن نجات منطقه های باستانی، «مسائل حاشیه ای» خوانده شده بود اظهار تعجب کردند.
بهمن ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و چهار خورشیدی:
اگرچه سمینار وعده داده شده در دی ماه ۸۴ راه به جا یی نمی برد اما جنجال های این پروژه دست کم یک فایده را به همراه می آورد.
وزارت نیرو موافقت نامه نهایی اعلام تمامی پروژه های در حال اجرای این وزارتخانه را با سازمان میراث فرهنگی امضا می کند.
این موافقت نامه باعث می شود که وزارت نیرو ملزم باشد تایید سازمان میراث فرهنگی را برای احداث ۳۷۵ سدی که در دست تهیه دارد، بگیرد.
در پایان ماه دومین فصل کاوش هیات ایرانی- آلمانی آغاز می شود.
پایان سال ۸۴ نزدیک است.
درگیری های شب عید آغاز شده و کمتر کسی خبردار می شود که لهستانی ها هم دو حوضچه تولید نوشیدنی از دوران ساسانی را در منطقه تنگه بلاغی کشف کرده اند.
مسئول اجرای سد هم اعلام می کند که طبق آخرین توافقات سد سیوند در مرداد ۸۵ آماده بهره برداری می شود اما این به معنای آبگیری سد نیست.
مسئولان اجرای پروژه قرار می شود در آن تاریخ سد را طبق قرارداد به وزارت نیرو تحویل دهند و وزارت نیرو خود درباره آبگیری یا عدم آبگیری آن تصمیم گیری نهایی کنند.


فروردین ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:

بلافاصله بعد از پایان تعطیلات نوروز اعلام می شود که هیات  ایرانی – آلمانی کوره های شش هزار ساله سفالگری را در تنگه بلاغی کشف کرده اند.
«سید طه هاشمی» که به سمت رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی منصوب شده اعلام می کند که نتایج نهایی تحقیقات «نیمه سوم خرداد» ارائه می شود تا براساس رای هایی سازمان میراث فرهنگی، زمان آغاز آبگیری این سد در جلسه مشترک میان مسئولان مشخص شود.
اما معلوم نمی شود که اعلام این زمان یک اشتباه بوده با یک اشاره برای این که مشخص شود چنین «نتیجه» ای به دست نخواهد آمد چرا که نه تنها خردادماه که هیچ ماه دیگری در سال «نیمه سوم» ندارد!
افکار عمومی نسبت به مسئله حساس تر شده است.
مردم یک پیام کوتاه را برای یکدیگر ارسال می کنند: «سد سیوند در حال آبگیری است. با این کار برای همیشه آرامگاه کوروش و تمام  آثار پاسارگاد زیرآب می رود. اینSMS  را برای هر ایران دوست که می توانید بفرستید.»
مسئولان وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی این خبر را تکذیب می کنند.
اردیبهشت ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
هیات ایرانی- فرانسوی اعلام می کند که بقایای کاخ عظیمی مربوط به دوران هخامنشی در منطقه کشف شده که شباهت آن با ساخت و  سازهای دوره داریوش اول، باستان شناسان را با پدیده منحصر به فردی در تنگه بلاغی مواجه کرده است.
نماینده یونسکو هم به منطقه می آید و نجات بخشی آثار سد سیوند را بی همتا می داند.
او از کاخ جدیدالکشف داریوش هم بازدید می کند و آن را مهیج می خواند.
در اردیبهشت ماه کشف های جدید این تئوری را پیش می برد که منطقه تنگه بلاغی شکارگاه داریوش بزرگ بوده است.
خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
پرویز فتاح وزیر نیرو اعلام می کند که هیچ مشکلی از نظر سازمان میراث فرهنگی برای احداث سد سیوند وجود ندارد.
اما اسفندیار رحیم مشایی می گوید که هیچ تفاهمی برای آبگیری سد انجام نشده و سخنان وزیر نیرو پیش بینی او از روند تحقیقات بوده است.
همه می گویند باید تا پایان خرداد و جلسه مشترک وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی صبر کرد. جلسه پایان خرداد نیز برگزار می شود اما هیچ نتیجه قطعی از آن بیرون نمی آید.
پروژه به پایان خود نزدیک می شود اما تا نیمه های تابستان کشور در تب و تاب جام جهانی بود.
رایزنی ها تا آغاز پاییز همچنان ادامه می یابد اما هیچ نتیجه مشخصی اعلام نمی شود.
مهر ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
سر و صدای مسئولان محیط زیست (اگر چه دیر هنگام) اما نهایتا بلند می شود.
مدیرکل دفتر جنگل های خارج از شمال مدعی می شود که در آبگیری سد سیوند بسیاری از درختان منطقه از بین می روند.
او به سد کارون سه اشاره می کند که در آن بسیاری از درخت های منطقه نابود شدند.
پیش بینی مدیرکل نابودی هشت هزار درخت پس از آبگیری سد است. NGO های فراوانی شروع به اعتراض می کنند.
آذر ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
نامه ای به امضا بسیاری ازNGO ها برای رئیس جمهور، سازمان میراث فرهنگی و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارسال می شود.
گروه ها خطاب به احمدی نژاد می نویسند: در آبان ماه، با حضور در کنار آرامگاه کوروش بزرگ که بنیانگذار حقوق بشر است و به تعبیر شادروان علامه طباطبایی در قرآن کریم از او به نام ذوالقرنین یاد شده، بیانیه ای صادر شد و خواهان تعویق آبگیری سد سیوند که به آثار فرهنگی ما آسیب می زند، شدیم. این بیانیه پاسخی نگرفت.
آن را به همراه نامه ای برای ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فرستادیم و با استناد به سخنان باستان شناسان که زمان لازم برای مستندسازی آثار تنگه بلاغی (جایی که سد در آن زده شده است) را چهار سال عنوان کرده بودند، خواهان تعویق چهار ساله آبگیری سد شدیم، رونوشت این نامه در کمیسیون فرهنگی مجلس و وزارت نیرو به بایگانی سپرده شد و خود آن هم پس از گذشت بیش از دو ماه هنوز پاسخی از سازمان مربوطه دریافت نکرده است.
دی ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
دوباره دی ماه از راه می رسد و باز هم اعلام می شود که قرار است آخر ماه یک سمینار با حضور باستان شناسان برگزار شود و در پایان سازمان میراث فرهنگی نظر خود را اعلام کند.
معاون وزیر نیرو می گوید اگر لازم باشد آبگیری سد سیوند را به تاخیر می اندازیم.
روز آخر ماه سر می رسد.
گروه های کارشناسی و باستان شناسان شاغل در منطقه نتایج بررسی های خود را اعلام می کنند.
در حالی که همه منتظر قرائت بیانیه سازمان میراث فرهنگی هستند جلسه در ناباوری به اتمام می رسد و سازمان موضع گیری در این زمینه نمی کند.
پایان جلسه به تنش کشیده می شود و یکی از اعضای انجمن های میراث فرهنگی با صدای بلند فریاد می زند که ما به سازمان میراث فرهنگی و مسئولان آن اعتماد نداریم.
اعضای انجمن ها سمینار را در حالی ترک می کنند که مشغول خواندن سرود ای ایران هستند و پلاکاردی را بالا برده اند که بر آن نوشته شده جلوی آبگیری سد سیوند را بگیرید.
بهمن ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی:
شایعه ای در شهر می پیچد مبنی بر این که دربهمن ماه  سد سیوند آبگیری می شود.
سیستم پیام کوتاه دوباره به کار می افتد.
اما مسئولان باز هم تکذیب می کنند.
اعلام می شود که کار گروه کارشناسی ژاپنی دست کم  تا نوروز ۸۶ به طول می انجامد.
هزینه سفر گروه ژاپنی را دولت ژاپن تقبل می کند.
درست در همین زمان وزیر نیرو اعلام می کند که در صورت ابلاغ رسمی  مسئولان سازمان میراث فرهنگی سد سیوند تا پایان بهمن آبگیری می شود.
او اشاره می کند که ابلاغ شفاهی مسئولان سازمان میراث فرهنگی شان می دهد کاوش های تنگه بلاغی به پایان رسیده است.
هجده بهمن عده ای از دوستداران میراث فرهنگی در مقابل سازمان میراث فرهنگی اجتماع می کنند و درخواست می کنند «طه هاشمی» برای پاسخگویی نزد آنان بیاید.
حراست سازمان (چنانکه در خبرگزاری ها منعکس می شود) با خبرنگاران برخورد ناشایستی می کند. حتی یکی از اعضا حراست سعی می کند به اجبار عکاسان را به داخل سازمان بکشاند و عکس های تهیه شده و از آنها را ضبط کند یک روز پس از ۲۲بهمن، ۳۰ حزب و گروه سیاسی بیانیه ای را امضا می کنند و در آن خواستار توقف آبگیری سد می شوند.
آن ها رسما مخالفت خود را با آبگیری سد سیوند اعلام می کنند. این بیانیه را گروه ها و احزابی چون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع محققین  و مدرسین حوزه علمیه قم ، حزب جوانان ایران اسلامی، حزب مردم  سالاری، حزب اراده ملت ایران و … امضا کرده اند.
روز بعد امیرضا خادم از عملکرد اسفندیار رحیم مشایی انتقاد می کند و می گوید: «وزیر نیرو معتقد است سازمان میراث فرهنگی به وعده خود در مورد ارایه گزارش کامل تاثیرات منفی آبگیری سد سیوند عمل نکرده و در همین حال گفته می شود مدیران میراث فرهنگی در مذاکرات غیررسمی از نبود هیچ گونه اشکال برای آبگیری سد صحبت می کنند.»
روز بیست و پنجم بهمن دوستداران میراث فرهنگی این بار در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع می کنند.
این اجتماع  ۲۰۰ نفره خواستار حضور نمایندگان مجلس در  جمعشان برای پاسخگویی می شوند.
علی افشار مدیر پایگاه یادگاری تاریخی که از اصلی ترین معترضین است می گوید: در صورتی که مشخص شود احداث سد غیر کارشناسی بوده وزارت نیرو باید هزینه های آن را پرداخت کند، در غیر این صورتNGO ها حاضر هستند به هر طریق ممکن از جمله جذب کمک های مردمی تمامی هزینه های ساخت این سد تاکنون را بپردازند تا از آبگیری آن جلوگیری شود.
معترضان اعلام می کنند که اگر مجلس پاسخ ندهد از طریق دیگری پی گیر می شوند.
اما توضیح بیشتری درباره «طریق دیگر» نمی دهند.
خبرگزاری میراث خبر گزارش می دهد که نیروی انتظامی در اطراف تجمع کنندگان مستقر می شود و از عکاسی از این تجمع جلوگیری می کند.
حالا نتیجه گیری کنیم و بدانیم که باید…………………
اما هوشیار.

یک نظر در مورد“سیوند اولین موزه زیر آب جهان !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *